یک عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس، گفت: وعدههای دروغین و تبلیغات
پررنگ، نباید فضای جامعه را مغشوش کند. علیرضا سلیمی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با تاکید بر ضرورت شفافسازی منابع مالی تبلیغات کاندیداها، گفت: در مرحله اول یک کاندیدا باید دارای شرایط قانونی حضوردرانتخابات باشد که این شرایط شامل التزام عملی به [...]
یک عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس، گفت: وعدههای دروغین و تبلیغات پررنگ، نباید فضای جامعه را مغشوش کند.
علیرضا سلیمی، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با تاکید بر ضرورت شفافسازی منابع مالی تبلیغات کاندیداها، گفت: در مرحله اول یک کاندیدا باید دارای شرایط قانونی حضوردرانتخابات باشد که این شرایط شامل التزام عملی به ولایت فقیه و اعتقاد به قانون اساسی و نظام است.
نماینده محلات و دلیجان افزود: مرحلهی بعدی آن است که تبلیغات افراد نباید به نحوی باشد که باعث مغشوش شدن فضای جامعه شود، وعدههای دروغین و تبلیغات پررنگ در شان نظام اسلامی نیست، بنابراین انتظار میرود کاندیداها رفتاری در حیطه وظایف مجلس داشته باشند.
این نماینده مجلس، با تاکید بر وظیفهی هیاتهای نظارت، اظهار داشت: نظارت بر تبلیغات کاندیداها بحثی جدی در انتخابات است و منابع مالی و اهداف پشتیبانهای مالی کاندیداها باید به صورت دقیق، مشخص باشد.
سلیمی، نظارت بر فعالیتهای بعد از انتخاب افراد منتخب را مرحله سوم بحث شفافیت دانست و تصریح کرد: باید دید نماینده انتخاب شده طبق قسمی که در صحن مجلس میخورد رفتار میکند یا نه، که در صورت عدم پایبندی به سوگند خود، مورد بررسی دستگاههای قضا قرار بگیرد.
v
خلاصه نامه ۵۳ ، نامه ای که مولا علی در سال ۳۸ هجری به مالک اشتر ، حاکم مصر نوشت . توصیه می کنم نامه را تمام و کمال از نهج البلاغه بخوانید تا زیبایی کلام حضرت را بیشتر و بیشتر درک کنید. بعد از شروع نامه با نام و یاد خداوند متعال می فرماید: اى مالک ، بدان که تو را به بلادى فرستاده ام که پیش از تو دولت های عادل و ستمگری بر آن حکم رانده اند و مردم در کارهاى تو به همان چشم مى نگرند که تو در کارهاى والیان پیش از خود مى نگرى و درباره تو همان گویند که تو درباره آنها مى گویى و نیکوکاران را از آنچه خداوند درباره آنها بر زبان مردم جارى ساخته ، توان شناخت . اخلاق رهبری (روش برخورد با مردم) : مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش . مبادا چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنها را غنیمت دانی . زیرا مردم دو دسته اند : دسته ای برادر دینی تو و دسته ای دیگر همانند تو در آفرینش . از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهایى عارضشان خواهد شد و، بعمد یا خطا، لغزشهایى کنند، پس ، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده ، همانگونه که دوست دارى که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد. زیرا تو برتر از آنها هستى و، آنکه تو را بر آن سرزمین ولایت داده ، برتر از توست و خداوند برتر از کسى است که تو را ولایت داده است و آنان را وسیله ی آزمودن تو قرار داده است. مردم گرایی و حق گرایی: دوست داشتنی ترین چیز ها در نزد تو ، در حق میانه ترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد که همانا خشم عمومی مردم ، خشنودی خواص (نزدیکان ) را از بین می برد اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر می کند. خواص جامعه همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل می کنند ، زیرا در روزگار سختی ، یاریشان کمتر ، و در اجرای عدالت از همه ناراضی تر و در خواسته هایشان پافشارتر و در عطا و بخشش کم سپاس تر و به هنگام منع خواسته ها دیر عذر پذیر تر و در برابر مشکلات کم استقامت تر هستند. تا می توانی با پرهیزکاران و راستگویان بپیوند و آنان را چنان پرورش ده که تو را فراوان نستایند و تو را برای اعمال زشتی که انجام نداده ای تشویق نکنند که ستایش بی اندازه خود پسندی می آورد و انسان را به سرکشی وا می دارد. کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا ، از خاندانی پاکیزه و با تقوی ، که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب کن زیرا اخلاق آنان گرامی تر و آبرویشان محفوظ تر و طمع ورزی شان کمتر و آینده نگری آنان بیشتر است . همانا زمامداران را خواص و نزدیکانی است که خود خواه و چپاولگرند و در معاملات انصاف ندارند. ریشه ستمکاریشان را با بریدن اسباب آن بخشکان و به هیچکدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی واگذار مکن و به گونه ای با آنان رفتار کن که قراردادی به نفعشان منعقد نگرددکه به مردم زیان رساند که در آن صورت سودش برای آنان و عیب و ننگش در دنیا و آخرت برای تو خواهد ماند. حق را به صاحب حق ، هر کس که باشد ، نزدیک یا دور بپرداز گرچه اجرای حق مشکلاتی برای نزدیکانت فراهم آورد و تحمل و سنگینی آنرا با یاد قیامت بر خود هموار ساز زیرا تحمل آن پسندیده است. باد غرورت ، جوشش خشمت ، تجاوز دستت و تندی زبانت را در اختیار خود گیر و با پرهیز از شتابزدگی و فرو خوردن خشم خود را آرامش ده تا خشم فرو نشیند و اختیار نفس در دست تو باشدو تو بر نفس مسلط نخواهی شد مگر با یاد فراوان قیامت و بازگشت به سوی خدا.
1-توصیه های امام راحل (ره) و مقام ولایت در خصوص رفتار انتخاباتی ، باید نصب العین ما باشد.
2-اخلاق مسئولان و فعالان ستادها ،باید عطر و بوی ارزشهای اسلامی را بدهد و در چاچوب قانون باشد.
3- با نیت خالص وارد شده و برای رضای خدا کار کنید نه به نام فرد خاص .
4-دعوت به مشارکت حداکثری و حضور حماسی مردم در عرصه ی اتخابات ، به خاطر شرایط حساس ایران اسلامی در منطقه و تهدیدهای مضاعفی که از سوی دشمنان قسم خورده ی این ملت و آیین وجود دارد.
5-اسم ستادها((ستاد هماهنگی حمایت های مردمی ))است و تاکید بر کار ستادی هماهنگ و منسجم است
.6- وجهه همت ستادها این باشد که گفتمان اصلی انقلاب که همان عدالت و معنویت است مطرح و زنده تر شود.
7-در راس مدیریت ستاد ها و کمیته ها و نیز در مسئولیت دفاتر ستادها، نیروهای مومن و آگاه و شجاع قرار بگیرند.
8-فعالیت های ستاد ها ، عقیدتی – سیاسی باشد نه صرفا سیاسی ، یعنی سعی ما ، تبلیغ در قالب ارزش های اسلامی باشد.
9-ستاد ها باید کاملا استقلال و آزادگی خودشان را حفظ کنند و به گروه سیاسی خاص متمایل نشوند.
10-ستادها را به نام شهیدان و یادگاران دفاع مقدس زینت دهیدو یاد آن حماسه آفرینان جاوید را زنده بدارید که همه ی سرمایه ی معنوی انقلاب اسلامی ، مرهون آن ایثارگری و شهادت هااست.
11-کارنامه دقیق مجلس هشتم و نیاز های مجلس نهم بطور شفاف بیان شود . در تبیین عملکرد نمایندگان و کاندیداها ، دچار افراط و تفریط نشوید و عمدتا محاسن و امتیازات کاندیدای خود را بیان دارید نه ضعفها و نقایص دیگران را.
12- به شبهات ، ابهامات و شایعات پاسخ درست و قانع کننده بدهید .
13- سعی کنید به دل مردم کانال بزنید نه آنکه با تبلیغات نادرست ، بخواهید بر ذهن آنان تسلط یابید .
14- از بهترین و موجزترین شیوه های تبلیغی مدد بگیرید و از ریخت و پاش در تبلیغات انتخاباتی به شدت بپرهیزید .
15- برای همسایگان و کسبه مجاور ستاد ، ایجاد زحمت نکنید .
16- مدد گرفتن از روحانیت انقلابی و با بصیرت که نقش روشنگرانه آنان در مسیر ولایت ، برای مردم ثابت شده است .در نهضت سخنرانی ، از ظرفیت والای این مشعل داران هدایت به خوبی استفاده شود .
17- فعالان ستادهای مردمی خودشان به دنبال تولید مفاهیم و محتوا باشند واز همه توانمندی ها و ظرفیت ها استفاده کنند .
18- به دنبال جذب کسانی باشید که سخنشان بیشترین تأثیر معنوی را در دل توده های مردم دارد و بصیرت را بالا ببرد .
19- برای هیچ کس حکم و نامه یا تأییدیه ای امضا نکنید .
20- حضور مسئولان شهری و استانی در ستادها پررنگ نباشد به اقتضای معذوریت شغلی که آن عزیزان دارند.
21- گزارش تصمیم گیری ها و عملکرد ستادها بصورت پیوسته و منظم از طریق فاکس مربوطه ارسال شود .
22- تکثیر و ساماندهی ستادهای زیرمجموعه ، تا عمق شهرک ها و محلات شهر ، و بخش ها و روستاها پیش برود .
23- ستاد بانوان حتماً به صورت ستادی مستقل در آید با تشکیل شورای مرکزی 15 نفره و نیز تشکیل کمیته های زیرمجموعه شان تا جایی که امکان دارد (در عین هماهنگی کامل با ستاد مرکزی )
24- از ظرفیت عظیم جوانان به خوبی استفاده شود و ستاد جوانان بصورت مستقل درآید . بویژه از جوانان دانشجو به شایستگی مدد بگیرید و به آنان میدان فعالیت وسیع تری بدهید .
25- روابط عمومی ستادها هرچه سریعتر فعال شود و افراد خیلی موجه و با سعه صدر ، در دفتر ستادها حضور داشته باشند . تلفن های ستاد به خوبی پاسخگوی تماس های مردم و راهنمای آنان باشد .
26- مراجعان به ستادها ، به گرمی و محبت پذیرفته شوند و پیشنهادات و نظرات آنان را جویا شوند و به شخصیت آنان بها بدهید و توان احدی را کوچ نشمارید .
27- فروتنی و خاکساری خود را در برابر مردم محروم و مستضعف حفظ نمایید هم آنان که وارثان واقعی کره زمین اند و به لطف الهی به زودی آنان بر سرنوشت خود مسلط خواهند شد .
28- همواره در دسترس توده های مردم باشید ؛ به آنکه عمده وقت شما و دیدار شما متعلق به خواص باشد .
29- در ایام تبلیغات ، ترجیحآً به دیوارها عکس نزنید و چهره زیبای شهرمان را مخدوش نگردانید و یقین بدانید که عکس و تبلیغات دیواری ، شیوه خوبی برای معرفی کاندیدای ما نخواهد بود و چه بسا اعتماد عمومی را تضعیف خواهد کرد .
30- نظم ، زیبایی و پاکیزگی دفاتر ستادها در عین سادگی حفظ شود .
31- از امکانات دولتی و از فضای ادارات دولتی و از خودرو دولتی به هیچ وجه استفاده نشود و در این خصوص ابداً توجیه شرعی جایز نیست .
32- سعی کنید تا رقبایتان ، به دست خودتان و با رفتار نادرست خودتان مظلوم نشوند ومظلوم نمایی نکنند .
33- مراقب باشید کسانی که در گفتار و رفتارشان ثابت کرده اند که با ولایت و اصل نظام همراه نیستند در ستاد نفوذ نکنند .
34- مراقبت کنید کسانی که با همه گروههای سیاسی مختلف ، رفاقت دارند از عهده دارشدن مسئولیتها در ستاد بدور باشند ؛ زیرا «دوست همه کس ، دوست هیچکس نیست »
35- قانون انتخابات را حتماً بخوانید وبه ویژه مسئول نظارت حقوقی ستاد ، بر آن اشراف کامل داشته باشد و نیروهای تحت امر خودش در پای صندوقها را هرچه زودتر تعیین کند و آنان را به خوبی از قانون انتخابات آگاه نماید .
36- برای بازرسی سر صندوق ها از هم اکنون فکر اساسی شود و بازرسان مرتباً به نیروهای پای صندوق ها سرکشی کنند و گزارشات را ثبت کنند و در صورت مشاهده هرگونه تخلف یا رفتار مشکوک ، در اسرع وقت به مسئولان ارشد ستاد اطلاع دهند ؛ با ثبت زمان و مکان دقیق حوادث احتمالی و نام فرد یا افراد دست اندرکار .
37- از توان تشکل های وفادار به اصل نظام استفاده بهینه نمایید .
38- برای دیدارهای چهره به چهره توجه خاص نشان دهید و فضای تبلیغ را از خانواده ، نزدیکان و دوستان خود شروع کنید .
39- در مراسم انتخاباتی رقبا، نیروهای شما کمتر حضور داشته باشند تازمینه برخورد بین هواداران کاندیدای ما و رقبای او بوجود نیاید که بازتاب منفی خواهد داشت . اگر کسی منتسب به ستاد شما ، در منازعات سیاسی وارد شده و باعث تنش و درگیری شود ، از خود و ستاد خود دور کنید که دفاع از وی توجیهی ندارد.
40- در صورت شنیدن هرگونه جسارت و ناسزا، مبادا به کسی تعرض نمایید ، ودر تخریبهای انتخاباتی بعضی رقبا، مبادا شما هم بخواهید با شیوه تخریبی جواب دهید .
41- در عرصه پرالتهاب انتخابات نهم مجلس ، هرگز به پیامکهای تخریبی و نظرسنجیها و خبرسازیها اعتنا نکنید واز توکل به خدای منان و توسل به درگاه معصومان (ع) غافل نباشید .
42- هدف ، وسیله را توجیه نمی کند . مبادا برای جلب آرا دیگران ، به هر کسی متوسل شوید و به هر وسیله ای چنگ زنید و آخرت خودتان را به پای دنیای دیگران فدا گردانید .
43- کمک های نقدی و غیرنقدی که به این ستادهای مردمی ارائه می شود ، مراقب باشید که کمک های پاک و بی شائبه باشد و توقع و چمشداشتی در ورای آن نباشد .
44- هرگز به نام ستاد هیچ یک ازکاندیداهای گفتمان سوم سفره نیندازید و خرج ندهید و مطلقاً بر سفره احسان (؟) دیگران نیز حاضر نشوید که این لقمه های احتملاً شبهه ناک ، امروز بصیرت را از شما می گیرد و به بیراهه می برد و فردا هم به روی امام معصوم شمشیر می کشد آنچنان که در کربلا اتفاق افتاد .
45- اختلاف سلیقه ها در جلسات شورا و کمیته ها ، نباید به بیرون راه پیدا کند و یا روند تصمیم گیریها را کند سازد
46- هر گروه یا تشکلی که بخواهد به نفع کاندیدای ما وارد میدان شود آن را تشویق نمایید و با شما هماهنگ ؛ و اگر بخواهد مستقل کار کن ، هرگز مانع از فعالیت آن نشوید .
47- به همه مجموعه های سیاسی درون دایره نظام اسلامی و به همه افراد دارای سلایق سیاسی مختلف ،نگاه رحمت داشته باشید .
48- در رعایت مسایل شرعی ، مراقبت ویژه نمایید وهنگام اذان ، دفاتر ستادها به مدت بیست دقیقه تعطیل شود ک
49- در حماسه چهل میلیونی انتخابات دهم ریاست جمهوری ، همه آحاد ملت در آن حماسه غرور آفرین و دشمن شکن سهیم بوده و هستند .در جذب حداکثری امت وفادار به نظام اسلامی سعی فراوان نمایید و دلهای مردم مسلمان را به هم نزدیک گردانید .
50- در قضاوت راجع به افراد و گروهها و ارزیابی عملکرد ایشان ، گذشته آنان را فقط لحاظ نکنید , زیرا به فرموده امام راحل (ره) : ملاک ، حال فعلی افراد است .
خدایتان یار و مددکار باد
بسم الله الرحمن الرحیم
« قال الله تعالی: لقد کان فی رسول الله اسوة حسنة »
یکصد فراز از خصلت های والای پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم
1- هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت
2- در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید.
3- نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.
4- هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.
5- وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.
6- با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.
7- هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه ی چشم نظر نم یکرد.
8- هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد.
9- چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو.
10- سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود.
11- هرگاه با کسی هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد.
12- چون با کسی سخن می گفت کاملا برمیگشت و رو به او می نشست.
13- با هرکه می نشست تا او اراده ی برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست.
14- در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.
15- هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن.
16- در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.
17- هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد.
18- اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.
19- اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت.
20- اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد.
21- کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد.
22- هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد.
23- هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.
24- پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.
25- چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟»
26- با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد.
27- دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.
28- هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه ی یک جرعه شیر بود.
29- بیش از همه صله ی رحم به جا می آورد.
30- به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.
31- کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد.
32- آنچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر می گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.
33- هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد.
34- هرگز کسی را حقیر نمی شمرد.
35- هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.
36- هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.
37- هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد.
38- از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود.
39- هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.
40- بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.
41- از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه ی مدینه بود.
42- سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.
43- اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد.
44- با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود.
45- در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است
46- میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد.
47- وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.
48- هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی داد.
49- اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می امد نمازش را کوتاه می کرد.
50- اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد.
51- عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید.
52- احدی از محضر او نا امید نبود و می فرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.»
53- هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد.
54- هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.
55- پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.
56- غریبان را خیلی مراعات می نمود.
57- با نیکی به شروران دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد.
58- همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت .
59- چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد.
60- اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد .
61- مزاح می کرد اما به بهانه ی مزاح و خنداندن حرف لغو و باطل نمی زد.
62- نام بد را تغییر می داد و به جای آن نام نیک می گذاشت.
63- بردباریش همواره بر خشم او سبقت می گرفت.
64- از برای فوت دنیا ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد.
65- از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت.
66- هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.
67- هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.
68- در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.
69- هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد .
70- در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.
71- بر روی خاک می نشست و بر روی خاک غذا می خورد.
72- بر روی زمین می خوابید.
73- کفش و لباس را خودش وصله می کرد.
74- با دست خودش شیر می دوشت و پای شتر ش را خودش می بست.
75- هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد.
76- هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد.
77- اکثر جامه های آن حضرت سفید بود.
78- چون جامه ی نو می پوشید جامه ی قبلی خود را به فقیری می بخشید.
79- جامه ی فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.
80- در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز می کرد.
81- ژولیده مو بودن را کراهت می دانست.
82- همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.
83- همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد.
84- نور چشم او در نماز بود و اسایش و آرامش خود را در نماز می یافت.
85- ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت.
86- هرگز نعمتی را مذمت نکرد.
87- اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد.
88- هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت.
89- موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود.
90- در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود.
91- بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شدو از همه دیرتر دست می کشید.
92- تا گرسنه نیم شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.
93- معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.
94- در غذا هرگر آروغ نزد.
95- تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد.
96- بعد از غذا دستها را می شست و بر روی خود می کشید.
97- وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.
98- از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود
99-چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می خواست.
100-اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و نیز بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.
منابع: کتاب «منتهی الآمال» مرحوم محدث قمی و کتاب «مکارم الاخلاق» مرحوم طبرس
ملاک های انتخاب اصلح:
حضرت امام خمینی(ره):«اگر اصلح را انتخاب کردید کاری اسلامی می کنید»
حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی):«مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند»2
«در جمهوری اسلامی انتخاب،انتخاب اصلح است نه رقابت انتخاباتی.این دعواها و رقابت ها متعلق به دموکراسی غربی است که از خدا و دین هیچ چیزی به مشامشان نرسیده است.»3
«انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است.باید بگردید بین خودتان و خدا حجت پیدا کنید یعنی بتوانید از راهی بروید که اگر خدای متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رای دادید بتوانید بگوئید به این دلیل.بین خوتان و خدا دلیل و حجتی فراهم کنید و بعد با خیال راحت بروید رأی بدهید.»4
«اصلح یعنی چه؟اصلح یعنی کسی که برای ریشه کنی فقر و فساد عزم جدی داشته باشد.یعنی کسی که به حال قشرهای محروم و مستضعف دل بسوزاند.اصلح کسی است که هم به ترقی و پیشرفت کشور و توسعه اقتصادی و غیر اقتصادی بیندیشد هم زیر توهمات مربوط به توسعه آنچنان محو و مات نشود که از یاد قشرهای مظلوم و ضعیف غافل بماند.اصلح کسی است که به فکر معیشت مردم دین مردم فرهنگ مردم و دنیا و آخرت مردم باشد.صلح کسی است که بتواند این بار عظیم را به دوش بگیرد.هرکسی نمیتواند این بار را به دوش بگیرد.نشاط و حوصله و همت و قدرت لازم و هوشمندی لازم دارد»5
«اصلح کسی است که با نیازی که شما برای جامعه میفهمید تطبیق کند و بتواند نیازهای جامعه را برآورده سازد»6
۱-نماینده مجلس باید به اسلام جمهوری اسلامی و قانون اساسی اعتقاد داشته باشد:
من متواضعانه از شما میخواهم که حتی الامکان در انتخاب اشخاص باهم موافقت نمائید و اشخاص اسلامی متعهد غیر منحرف از صراط مستقیم را در نظر بگیرید و سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت کشور مقدم نداند.»7
۲-وکیل مجلس باید متعهد به قوانین اسلام و دارای حسن سابقه باشد:
امید است ملت مبارز متعهد با مطالعه دقیق در سوابق اشخاص و گروه ها آراء خود را به اشخاصی دهند به اسلام عزیز و قانون اساسی و خدا باشند و از تمایلات چپ و راست مبرا باشند و به حسن سابقه و تعهد به قوانین اسلام و خیرخواهی امت معروف و موصوف باشند.باید ملت شریف بدانند که انحراف ازاین امر مهم اسلامی خیانت به اسلام و کشور است و موجب مسئولیت عظیم است.»8
۳-نماینده مردم در مجلس باید خدمتگزار مردم و دلسوز طبقه ضعیف باشد:
مردم آنی را انتخاب بکنند که میشناسند که به این ملت خدمتگذار است و دلش برای این طبقه ضعیف می سوزد ویک اشخاصی که معروف است پیش مردم به امانت ، به خدمت به مردم ، آنها را تعیین کنند ، باید همه تعیین بکنند.»9
«تمامی مسئولان باید خود را نوکر و خدمتگزار مردم بدانند و هر مسئولیتی که از این صلاحیت فاصله بگیرد فاقد صلاحیت است»10
۴-یکی از صفات نماینده مجلس ، آراستگی اخلاقی و حسن خلق است.
«افرادی را انتخاب کنید که متعهد به اسلام شرقی و غربی نباشند ، به صراط مستقیم انسانیت و اسلامیت باشند.وکیل هایی که آراسته هستند به اخلاق خوب ، متعهد هستند به اسلام ، وفادار هستند به کشور خودشان ، خدمتگزار هستند به شما و به کشور ، آن اشخاص را انتخاب کنید.»11
5-کسی که به مجلس می رود باید مثل مرحوم مدرس شجاع باشد.
«سعی کنید مثل مرحوم مدرس را انتخاب کنید،البته مثل مدرس که به این زودی ها پیدا نمی شود،شاید آحادی مثل مدرس باشند.
کسانی که انتخاب می کنید باید مسائل را تشخیص دهند،نه از افرادی باشند که اگر روس و امریکا یا قدرت دیگری تشری زد بترسد،باید بایستند و مقابله کنند»12
۶-نماینده مجلس باید اهل تقوی و معنویت باشد نه اهل دنیا.
«آن کسی که تقوای لازم را ندارد و اهل معنویت نیست و اهل دنیاست و فقط برای نام و نشان و استفاده های شخصی ، این مسئولیت را می خواهد ، او لایق و شایسته این کار نیست.»13
۷-نماینده مجلس نباید مخالف نظام و قانون اساسی باشد.
«بنابر این مجلس در هیچ کشوری جای مخالفان نظام نیست و اگر کسانی که می گویند باید به مجلس برویم تا با قانون اساسی و جمهوری اسلامی مبارزه کنیم این کاملا غلط و غیر منطقی است.»14
۸-وکیل مجلس باید بطور واقعی به دنبال راه و خط امام باشد ، باید بفهمد که امام به دنبال چه بود؟
«وکیل آینده مجلس ، باید دنبال راه امام و در خط او با آن مرد بزرگ و انسانی که دشمنانش هم به عظمت و صداقت و شجاعت او اذعان و اعتراف می کردند ، باشد.این طور آدمی شایسته آن است که به عنوان وکیل این ملت به مجلس شورای اسلامی برود، آن کسی که بفهمد امام (ره) چه می گفت؟چه می خواست و چرا می خروشید.»15
۹-نماینده ساکت و راکت به درد نمی خورد،نماینده باید فعال ، پرتحرک و برنامه ریز باشد.
«مجلس به عناصر فعال ، پر تحرک فکری و کاری نیاز دارد اما باید همه این اقدامات در چارچوب نظام صورت گیرد.چرا که مجلس جای برنامه ریزی برای پیشرفت کشور و نظام است نه جایی برای تحرک بر ضد نظام.»16
۱۰-اگر کسی که در مقابل دشمن مرعوب است نماینده مردم در مجلس شود ، واویلاست.
«مرعوب شدن صفت خیلی بدی است. حالا یک وقت انسان در خانه خودش نشسته است و مرعوب می شود. این یک نفر آدم است. اگر یک وقت در مسند مسئولیتی نشسته است ، در مجلس است ، در دولت است ، او اگر مرعوب شد واویلاست.»17
۱۱-آدمی که دارای فساد مالی یا اخلاقی ، عقیدتی یا سیاسی باشد به درد مجلس نمی خورد.
«اگر کسی فاصد است ، نباید وارد مجلس شود ، حالا فساد اعم است از فساد مالی و فسادهای گوناگون اخلاقی و یا عقیدتی و سیاسی ، همه اینها فساد است.»18
۱۲-کسی شایسته نمایندگی است که مجلس را سنگری برای دفاع از اسلام و انقلاب در برابر دشمن بداند.
«این مجلس برای ملت سنگر است اما سنگری در مقابل دشمنان ، در مقابل آمریکا ، در مقابل ضد انقلاب ، آن کسی که مردم او را به سنگر می فرستند ، می فرستند تا در این سنگر ، از انقلاب دفاع کند.»19
۱۳-نماینده مردم در خانه ملت باید طمع فقر را چشیده باشد تا مدافع پابرهنگان باشد.
«مردم شجاع ایران با دقت تمام به نمایندگانی رای دهند که طعم فقر را چشیده باشند و در قول و عمل مدافع اسلام ناب محمدی باشند.»20
۱۴-اگر نماینده ای در دل خود به آرمان های حضرت امام (ره) اعتقادی نداشته باشد ، اشغال این پست برای او حرام است.
«اگر کسی در نظام جمهوری اسلامی در مسئولیتی مشغول کار است ولی آرمان های نظام جمهوری اسلامی را آن طوری که امام بزرگوار ترسیم کرده است و در قانون اساسی تجسم کرده است در دلش قبول ندارد ، اشغال آن پست برای او حرام شرعی است.»21
۱۵-یکی از صفات نماینده اصلح این است که از مسائل سیاسی روز اطلاع کافی داشته باشد.
«نماینده باید دارای فهم و درک سیاسی باشد و مسائل کشور را بفهمد ، هم مسائل خارجی و توطئه های دشمنان را وهم مسائل داخلی را.»22
«نماینده مجلس باید جمهوری اسلامی را قبول داشته باشد و از مسائل روز اطلاع داشته باشد.»23
۱۶-کسی که می خواهد نماینده مردم باشد نباید اهل سوء استفاده باشد.
«باید مراقب باشید که آدم های اهل سوء استفاده و بی اعتقاد به رسالت انقلابی و مسئولیت نمایندگی و کسانی که می خواهند فقط وارد مجلس بشوند تا سوء استفاده بکنند و خدای نکرده خراب کاری انجام بدهند، وارد مجلس نشوند.»24
۱۷-وکیل این ملت انقلابی ، مومن و شجاع باید انقلابی ترین ، مومن ترین و شجاع ترین مردم باشد.
«آن کس که به عنوان وکیل این ملت انقلابی و مومن و شجاع به مجلس می رود باید انقلابی، مومن و شجاع باشد، اگر نگوییم شجاع ترین ، مومن ترین و انقلابی ترین باشد.»25
۱۸-نماینده ملت باید دارای بصیرت سیاسی باشد.
«رای خود را به شخصی که دارای بصیرت در امر دنیا و منزه از گرایش به شرق و غرب و مکتب های انحرافی و دارای دید سیاسی است بدهید.»26
۱۹-مرفهین بی درد به درد مجلس نمی خورند.
«آنهایی که در خانه هایی مجلل ، راحت و بی درد آرمیده اند، و فارغ از همه رنج ها و مصیبت های جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنگان محروم ، تنها ناظر حوادث بوده اند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفته اند ، نباید به مسئولیت های کلیدی تکیه کنند که اگر به آنجا راه پیدا کنند ، چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند.»
«اگر ملت میخواهد که این پیروزی به آخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید موظب آنهایی که دولت را تشکیل می دهند ، آنکه رئیس جمهور است ، آنکه در مجلس هست ، به همه اینها توجه بکنند که مبادا یک وقتی از طبقه متوسط به بالا و به اصطلاح خودشان مرفه ، به آن مقام برسد.»27
۲۰-باید جلوی نماینده ای که می خواهد با خرج کردن به مجلس برود را گرفت.
«اگر دیدید کسی است که دارد پول به مردم می دهد یا دهان آنها را برای اینگونه کارها شیرین می کنند ، بدانید که این طور آدم ها ، آدمهای نا مناسبی هستند ، وقتی معلوم شد که اینها کسانی هستند که می خواهند بخاطر امور مادی و در راه کسب متاع دنیوی ، مسند با ارزشی را که برای مردم قانون وضع می کند ، غضب کنند ، بایستی جلوی آنها را بگیریم.»28
پی نوشت ها:
—————————————————————————–
۱-صحیفه نور،جلد18،ص152. ۲-راهبردهای ولایت،جلد5،ص152.
۳-حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،11/07/69. ۴-حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،31/02/76.
۵-حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،17/02/84. ۶-حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،03/03/84.
۷-صحیفه نور،ج11،ص269. ۸-صحیفه نور،ج12،ص3.
۹-صحیفه نور،ج10،ص154. ۱۰-روزنامه جوان،10/12/81.
۱۱-صحیفه نور،ج18،ص284. ۱۲-همان ، جلد18، ص198.
۱۳-حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،02/02/74. ۱۴-حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،26/09/82.
۱۵- حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،01/12/74. ۱۶-دیدار با مردم قزوین ، 26/09/82.
۱۷-حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،26/01/78. ۱۸-در جمع مسئولان انتخابات مجلس چهارم ،04/12/78.
۱۹-حدیث ولایت ، ج5 ، ص282. ۲۰-صحیفه نور ، ج20 ، ص194.
۲۱- حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،09/08/80. ۲۲-حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،08/07/71.
۲۳-صحیفه نور ، ج15 ، ص5. ۲۴- حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،15/11/74.
۲۵- حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی)،02/12/74. ۲۶-صحیفه نور ، ج15 ، ص163.
۲۷-کلمات قصار امام خمینی(ره) ، ص42. ۲۸- حضرت امام خامنه ای(مدظلّه العالی) ، روزنامه اطلاعات ،15/12/74.
اصطلاح « جمهوري اسلامي » را امام ابتدا در پاريس در توصيف نظام مطلوب و مورد نظر خود به كار برد. « جمهوريت » مورد نظر به همان معناي رايج يعني مردمي بودن حكومت است . ايشان در پاسخ به سوال خبرنگاري مبني بر چيستي حكومت در جمهوري اسلامي در تاريخ ۲۰ مهر ۵۷ مي فرمايد : « رژيم اسلامي و جمهوري اسلامي يك رژيمي است متكي بر آراي عمومي و رفراندوم عمومي » . (۱ )
بنابراين « جمهوريت » نظام به پذيرش حق مردم در انتخاب نوع نظام سياسي و حاكمان اشاره داشته و شكل و قالب حكومت مورد نظر امام را تشكيل مي دهد و در اين نظام مردم به عنوان يكي از اركان مشروعيت نظام سياسي جمهوري اسلامي تلقي مي شوند به گونه اي كه نظر و راي مردم فقط در مراحل اوليه تاسيس نظام شرط نبود بلكه جمهوري اسلامي به حضور دائمي و نظارت هميشگي آنها بر مسئولين مقيد مي باشد.
البته در كنار آن « اسلاميت » هم ركن مهم ديگر نظام مورد نظر امام است كه بارها بر آن تاكيد نمودند. و در واقع اين ركن است كه جمهوري اسلامي را از دموكراسي هاي غربي جدا مي سازد. اسلام محتوا و ماهيت اصلي اين نظام را تشكيل داده و ضوابط و احكام و مقررات اسلامي مبناي اصلي سياستها و قوانين آن محسوب مي شوند.
يكي از مهمترين ابزارهاي مشاركت سياسي مردم و تحقق نظام « جمهوري اسلامي » عرصه انتخابات مختلف مي باشد كه اگر با دورانديشي و اتخاذ تدابير و مقدمات آن از سوي مسئولان و ساير دست اندركاران عملي شود مي تواند « جمهوري اسلامي » را در برابر تمامي توطئه ها بيمه نموده و از آسيبها و خطرات داخلي و خارجي مصون دارد.
در اينجا به برخي بايدها و نبايدها در عرصه انتخابات كه در ديدگاه و انديشه هاي معمار كبير جمهوري اسلامي حضرت امام خميني (ره ) به آنها پرداخته شده است مي پردازيم .● اهميت انتخابات و نقش مردم
انتخابات تجلي حضور و مشاركت سياسي مردم و عرصه تحقق اراده ملت براي تعيين سرنوشت خويش است از اينرو انتخابات داراي اهميت و جايگاه بلندي است و مردم نقش بزرگي در ايفاي اين رسالت و تكليف بزرگي بر دوش خواهند داشت .
امام خميني (ره ) درباره اهميت حضور و شركت مردم در انتخابات مي فرمايند : « اين وظيفه اي است الهي وظيفه اي است ملي وظيفه اي است انساني وظيفه اي است كه ما بايد به آن عمل بكنيم همه مان بايد در انتخابات شركت بكنيم . » (۲ )
با توجه به اين اهميت و نقش حضور مردم در صحنه انتخابات است كه بايد همت و تلاش تمامي مسئولان دست اندركاران كانديداها و رسانه ها به اين امر معطوف شود كه با اقدامات سنجيده و تدابير لازم و فضاسازي مناسب زمينه هاي حضور حداكثري مردم در انتخابات را فراهم ساخته تا موجب اميد بيشتر دوستداران و نااميدي و شكست دشمنان اسلام را فراهم نمايند.
● پرهيز از تخريب
انتخابات در نظام اسلامي داراي شرايط و آداب خاص خود مي باشد به گونه اي كه كانديداها و طرفداران آنان نبايد از هر شيوه اي براي موفقيت و دستيابي به اهداف خود استفاده كنند چرا كه پذيرش مسئوليتها در نظام اسلامي قبول رسالتي الهي و ملي براي تحقق آرمانهاي اسلامي و خدمت به مردم است . بنابراين چارچوبها و ضوابط ديني اخلاقي اجتماعي و فرهنگي بايد مورد توجه قرار گيرد و به هيچ عنوان نبايد شخصيت حيثيت و آبروي افراد دستخوش تمايلات و خواسته ها و اغراض دنيايي ديگران قرار گيرد.
متاسفانه انتخابات در نظام اسلامي به سمت ناخوشايند و نامطلوبي پيش مي رود و برخي افراد از هر شيوه اي ناپسند و غيراخلاقي براي تخريب رقيب و بيرون راندن او از صحنه انتخابات استفاده مي نمايند.
امام خميني (ره ) خطاب به كانديداها و طرفداران آنان بيان مي دارند : « از آقايان كانديداها و دوستان آنان انتظار دارم كه اخلاق اسلامي ـ انساني را در تبليغ براي كانديداي خود مراعات و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل كه موجب اختلاف و هتك حرمت باشد خودداري نمايند . » (۳ )
معلوم نيست چرا عده اي براي رسيدن به پست و مقام و باصطلاح خدمت به مردم ! اينگونه بي مبالاتي نموده و حاضر مي شوند هرگونه اتهام تهمت و ناسزا را به ديگران ببندند. « حيثيت و آبروي مومن در اسلام از بالاترين و والاترين مقام برخوردار است و هتك مومن چه رسد به مومن عالم از بزرگترين گناهان است و موجب سلب عدالت است » (۴ )
زيبنده نظام اسلامي نيست كه كانديداها و طرفداران آنان در شيوه هاي تبليغاتي خود از هر روش و شيوه اي همچون كشورهاي غربي براي تخريب چهره ها استفاده نموده تا از اين طريق براي خود چهره اي بسازند. چه بسا اين روش در آينده گريبان اين افراد را نيز بگيرد.
امام خميني (ره ) در بيانات خود درباره تبليغات انتخاباتي به نكته مهم و اساسي اشاره كرده و از هرگونه روشي كه با شئون اسلام منافات داشته برحذر داشتند; « نصيحتي است از پدري پير به تمامي نامزدهاي مجلس شوراي اسلامي كه سعي كنند تبليغات انتخاباتي شما در چارچوب تعاليم و اخلاق عاليه اسلام انجام شود و از كارهايي كه با شئون اسلام منافات دارد جلوگيري گردد. بايد توجه داشت كه هدف از انتخابات در نهايت حفظ اسلام است . اگر در انتخابات حريم مسائل اسلام رعايت نشود چگونه منتخب حافظ اسلام مي شود. بايد سعي شود تا خداي ناكرده به كسي توهين نگردد . » (۵ )
اگر واقعا هدف از پذيرش مسئوليت در نظام اسلامي حفظ اسلام و خدمت به مردم است تهمت و افترا و هتك حرمت و…. چرا ! مگر اينكه خداي ناكرده اغراض ديگري در كار باشد.
● معيارهاي انتخاب
با توجه به نقش و رسالت بزرگي كه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در رابطه با تدوين قوانين و مقررات اسلامي و ملي برعهده دارند بايد از شرايط و ويژگيهاي خاصي برخوردار بوده تا اين مهم محقق گردد.
« مركز همه قانونها و قدرتها مجلس است مجلس هدايت مي كند همه را و بايد بكند » (۶ )
با توجه به اين نقش و رسالتي كه مجلس دارد ملت بايد نمايندگاني را برگزينند كه از هر جهت شايستگيهاي نمايندگي ملت مسلمان ايران را داشته باشند معتقد به دو ركن مهم نظام يعني « جمهوريت » و « اسلاميت » باشند تا هنگام بررسي لوايح و طرحها اين دو ركن مهم را مورد توجه قرار دهد.
بنيانگذار جمهوري اسلامي در يكي از بيانات خود درباره ويژگي هاي لازم براي نمايندگي مجلس مي فرمايد : « من متواضعانه از شما مي خواهم كه حتي الامكان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نماييد و اشخاصي اسلامي متعهد غيرمنحرف از صراط مستقيم الهي در نظر بگيريد و سرنوشت اسلام و كشور خود را به دست كساني دهيد كه به اسلام و جمهوري اسلام و قانون اساسي معتقد و نسبت به احكام نوراني الهي متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت كشور مقدم ندارند . » (۷ )
● انتخابات تجلي وحدت
انتخابات يكي از عرصه هاي تجلي وحدت و نمايش وحدت مردم است و بايد تمامي تلاشها و اقدامات در اين راستا صورت گيرد. متاسفانه گاهي در انتخابات وحدت ملي جامعه دچار آسيب شده و ضربات و خسارتهاي بزرگي را بر مردم و جامعه تحميل مي نمايد در اين زمينه اگر مسئولان كانديداها طرفداران آنها رسانه ها و بويژه جناحها و گروههاي سياسي روش معقول منطقي و در چارچوب اصول را در پيش گيرند. اين اصل مهم نه تنها آسيب نمي بيند بلكه موجب وفاق ملي و وحدت و انسجام بيشتر جامعه مي شود.
اين نكته مهم نبايد مورد غفلت و يا احيانا شيطنت برخي قرار گيرد.
امام خميني با توجه به وجود دو ديدگاه و دو تفكر در جامعه ضرورت وحدت و پرهيز از اختلاف را مورد تاكيد قرار داده و فرمودند « البته دو تفكر هست بايد هم باشد دو راي هست بايد هم باشد سليقه هاي مختلف بايد باشد لكن سليقه هاي مختلف اسباب اين نمي شود كه انسان با هم خوب نباشد…. اگر در يك ملتي اختلاف سليقه نباشد اين ناقص است .
اگر در يك مجلس اختلاف نباشد اين مجلس ناقص است . اختلاف بايد باشد اختلاف سليقه اختلاف راي مباحثه جار و جنجال اينها بايد باشد لكن نتيجه اين نباشد كه ما دو دسته بشويم دشمن هم بايد دو دسته باشيم در عين حالي كه اختلاف داريم دوست هم باشيم . » (۸ )
بنابراين نبايد رقابتهاي انتخاباتي زمينه اي را براي پراكندگي و اختلاف در جامعه و ملت را فراهم سازد. بويژه احزاب و جناحهاي سياسي بايد مواظب عوامل و دستهاي ناپاك باشند كه در آنها رسوخ نكنند.
« من احتمال مي دهم كه عوامل و دستهاي ناپاكي بخواهند از رقابتهاي انتخاباتي در رسيدن به آرزوهاي خود استفاده كنند و با طرح مسائل پوچ و بي معنا دلها را از يكديگر جدا سازند . » (۹ )
از اين رو بر همگان است كه با هوشياري و درايت كامل مواظب القائات وسوسه انگيزان و نفاق تفرقه افكنان و وحدت شكنان بوده و در راه اتحاد و همدلي تمامي نيروهاي متعهد و دلسوز نظام حركت نمايند و انتخابات را به عرصه اتحاد و انسجام ملت و جامعه تبديل نمايند.
● حسن اجراي انتخابات
صندوقهاي راي امانتهاي ملت در دست مسئولان امر است و بايد با حساسيت تمام از اين امانتهاي مردم نگهداري شود بايد دقت شود كه حتي يك راي از كسي ضايع نشود. هيچ مصلحتي نبايد موجب خدشه دار شدن آراي مردم شود و انگيزه هاي شخصي و تمايلات فردي و گروهي و جناحي نبايد بر مصالح عمومي و حقوقي افراد مقدم شود.
امام خميني (ره ) اين مهم را مورد توجه قرار داده و به مسئولين گوشزد فرمودند : « اينجا ما كار نداريم ما خودمان بين خودمان و خداي تبارك و تعالي بايد فكر بكنيم كه شما مسئول اين مساله هستيد هم مسئول كار خودتان و هم مسئول مسئولين ديگري كه تحت نظر شما هستند هستيد كه جريان انتخابات يك جريان صحيح باشد. هيچ كس در انتخابات بر ديگري مقدم نيست . » (۱۰)
منابع و ماخذ
۱ ـ صحيفه امام ج ۳ ص ۵۱۴ ۲ ـ همان ج ۱۸ ص ۳۱۸
۳ ـ همان ج ۱۲ ص ۲ ۴ ـ انتخابات در انديشه امام خميني (ره ) تبيان دفتر اول ص ۳۳۴
۵ ـ همان ص ۱۳۴ ۶ ـ همان ص ۳۳۷
۷ ـ صحيفه امام ج ۱۲ ص ۴۹ ۸ ـ همان ج ۲۱ ص ۴۷
۹ ـ همان ص ۴۷ ۱۰ ـ همان ج ۱۸ ص 38
یتالله مصباح یزدی در دیدار با اعضای جبهه پایداری با بیان این که ارادهی پابرهنهها که همان حاکمیت امامت و ولایت فقیه است همواره محقق خواهد شد با تحذیر اعضای این جبههی سیاسی از اصالت دادن به جبههها و گروهها گفت: آنچه خدا می پسندد را حمایت کنیم، آن کس که اصلح است حمایت کنیم، می خواهد رفیق ما باشد یا نباشد، میثاق نامه ما را امضا کرده باشد یا نکرده باشد.
ا
عضای شورای مرکزی جبهه پایداری انقلاب اسلامی پنجشنبه شب گذشته با حضور در مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم با آیتالله مصباح یزدی دیدار کردند.
متن کامل بیانات آیت الله مصباح یزدی به شرح ذیل است :
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده در ذهنم طرفداران انقلاب اسلامی از بدو پیروزی انقلاب تاکنون را مرور می کردم، وقتی خواستم آنها را دسته بندی کنم به ذهنم رسید علیرغم اینکه همه آنها به اسلام و جمهوری اسلامی و حضرت امام و ولایت فقیه اعتراف دارند ولی برداشتها و حتی عملکردشان بسیار متفاوت است. شاید بعضی که کم هم نیستند تصورشان این باشد که انقلابی شده و گروه های مختلفی با رژیم ستم شاهی مخالفت کردند. چپی ها و راستی ها و یک عده ای هم متدین بودند بالاخره امام آمد و فضا را مدیریت کرد و اسم این حرکت جمعی را گذاشت انقلاب اسلامی و بعد مردم به خاطر زحماتی که ایشان کشیده بودند حرفهای ایشان را پذیرفتند برای همین یک اسم اسلام روی این جریان ماند و شد انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی تا جایی که برخی انجمن ها هم که ربطی به اسلام نداشت ولی پسوند اسلامی را یدک می کشید حتی برخی وزارتخانه ها هم شد وزارت ارشاد اسلامی با این که مسئولش می گفت ما در رابطه با اسلام هیچ مسئولیتی در این وزارتخانه نداریم ولی اسم اسلامی را به احترام امام یدک می کشیم.
اعتقاد اینها این است که ما یک دینی داریم، نماز، روزه، کربلا، امام حسین اینها سر جای خودش ولی مسئله مدیریت کشور و استفاده از امکانات یک باب دیگری است که ربطی به دین ندارد. این بستگی دارد به زرنگی آدم که چطور بتواند از این امکانات استفاده کند. برخی ها گوشه و کنار این اعتقاد را ابراز هم می کنند ولی بیشتر در قلبشان همین است. بعد که نظام استقرار پیدا کرد، به فکر افتادند که برای خودشان و نزدیکان و بستگانشان یک دستگاهی درست کنند. این ها می گویند این امور ربطی به اسلام ندارد، آدم باید زمین های موات را آباد کند، بفروشد این زرنگی است و ربطی به دین ندارد. یا استفاده از موقعیت های خاص سرمایه گذاری های ریالی دلاری در شرق و غرب، اینها زرنگی است شما هم می توانید انجام دهید.
نه تنها می گفتند اینها ربطی به اسلام ندارد بلکه منت هم می گذاشتند که ما داریم کشور را آباد می کنیم شما بلد نیستید ما بلدیم و داریم کار تولید می کنیم. با کشورهای دیگر رابطه برقرار می کنیم آن هم ارتباطات سیاسی که شما عقلتان نمی رسد، تازه زحمتها را ما انجام می دهیم ولی لذتش را شما می برید. پیشرفت ها مال ماست نه مال شما چهارتا آخوند و بچه بسیجی. پیشرفت علمی و صنعتی مال ماست اینها ربطی به اسلام ندارد. علاوه بر این می گفتندکه ما سر مردم هم منت داریم که این کارها را برایشان انجام می دهیم اگر قرار بود که کار دست چند آخوند و بسیجی باشد مملکت از دست رفته بود؛ واقعا عقیده اینها همین است. کارشان نشان می دهد گاهی هم که سخنرانی می کنند لایه هایی از اینها در لابلای سخنانشان هست. من شخصا علیرغم اینکه طلبه گوشه گیری هستم ولی آنقدر کد از اینها دارم که بلاواسطه شنیده ام.
گروه دیگری می گویند حکومت اسلامی یک چیز مهمی است، فقط اسم نیست منتها حکومت اسلامی به این است که عدالت پیاده شود، کمک به محرومین، آزادی، دموکراسی اجرا شود و اسلام یعنی همین موارد. مگر نگفتیم استقلال آزادی جمهوری اسلامی، اسلامی اش یعنی هر کسی مستقل فکر کند، آزاد هم باشد هر طور می خواهد فکر کند، البته در چارچوبی. ما باید برای حکومت اسلامی و عدالت کار بکنیم ولی اجرای این کارها نیاز به ابزار دارد، ما باید عدالت را اجرا کنیم ولی ما برای این امور ابزار نیاز داریم، همکارانی لازم داریم، یک نفره که نمی توانیم، یک تیم می خواهیم، گروه می خواهیم، خب اگر بخواهیم گروهی داشته باشیم ناچاریم هوای اینها را در وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف داشته باشیم.
نه به عنوان اینکه این امور برای این دسته اصالت داشته باشد، نخیر این امور ابزار است. این افرادی که لازمشان داریم، در مراکز مختلف باید تابع ما باشند برای اینکه تابع ما باشند، باید مراقبشان باشیم، باید به آنها برسیم تا از آنها کار بکشیم. خب این موارد هم که با یک میلیون و دو میلیون حل نمی شود باید میلیاردی خرجش کنند. آنهایی که با ما مخالفند که اصلا به ما رأی نمی دهند اما آنها که با ما موافقند باید مراقبشان باشیم، سبیل شان را چرب کنیم تا بتوانیم از آنها کار بکشیم. در نظر این گروه ویژه خواری نه به عنوان هدف مثل گروه اول بلکه به عنوان ابزاری تصحیح می شود. توجیه شان این می شود که اگر این امور را نداشته باشیم، نمی توانیم عدالت را اجرا کنیم.
خب نتیجه عملی این دسته با دسته اول فرقی ندارد، ویژه خواری سر جایش هست، قانون شکنی سر جایش هست فقط عنوانها فرق دارد. آنجا این امور اصالت داشت اینجا ابزار است.
یک گروه سومی هم هست که واقعا اصالت را برای اسلام می داند، اصالت را برای امامت و ولایت فقیه می داند، می گویند اگر اینها نباشند ما مشروعیت نداریم. استنادشان به این است که امام می فرمود اگر رئیس جمهور منتخب مردم، تمام مردم هم به او رای بدهند ولی از طرف ولی فقیه نصب نشود طاغوت است و اطاعتش حرام است. خب این دسته سومی چیز دیگری است نه اولی و نه دومی است. این تفکر مال همین بسیجیها و پابرهنه هاست. دیگران می گویند چون ولایت فقیه در قانون اساسی است ما قبول می کنیم بعدش هم می گویند خب قانون اساسی را هم می شود عوض کرد. ته دلشان می گویند این ولی فقیه یعنی چه؟ مردم رای می دهند و رییس جمهورشان را انتخاب می کنند ولی فقیه دیگر یعنی چه؟! ته دلشان این است که این ولایت فقیه هم که می شود همان دیکتاتوری!
خب آن دو گروه را کنار بگذاریم، در این گروه سوم هم همه یک دست نیستند. آنچه محور وحدت آنهاست اعتقاد به ولایت فقیه و رهبری است. ولی این معنایش این نیست که در همه چیز با هم اشتراک دارند، نخیر اختلاف سلیقه هم دارند. بالاخره ما در این جامعه زندگی می کنیم، بهترین حکومت در این عالم جمهوری اسلامی ایران است و مهمترین رکنش هم ولایت فقیه است. ولی واقعیت این است که اختلاف سلیقه هست و شما خودتان نمونه های زیادی سراغ دارید. نمونه هایش در همین روزها را از برخی افراد باسابقه جنگ داریم می شنویم که ته دل اینها چه چیزهایی است که اگر بیرون بریزد چه چیزهایی می شنویم.
اینها تازه پیدا نشده، قبلا هم بوده ولی زمینه ظهور نداشته،.. شاید خیلی ها دیگر هم باشند که هنوز درونشان را بیرون نریخته اند ولی واقعیت جامعه این است. نباید انتظار داشته باشیم تا همه حزب اللهی فکر کنند، بسیجی فکر کنند، مثل ما فکر کنند، این با واقعیت نمی سازد؟
حالا چه باید کرد؟ برخی از بزرگانی که سابقه زیادی در مسائل سیاسی دارند همین اواخر هم گفته اند که حکومت با یک گروه تمام نمی شود و مردم وقتی رهبر را قبول نداشتند آن رهبر دیگر وظیفه ای ندارد و شرایط ما هم شرایط شعب ابی طالب است. البته این حرفها تازگی ندارد، در هر مقطعی از انقلاب از این تیکه ها القا کرده اند. اگر بخواهم تعبیر عامیانه ای بکنم باید بگویم که از این لگد پراکنی ها به رهبری همیشه بوده.
آن چه هست این که علی رغم قدرت و ثروتی که دست دو گروه اول است، دانشگاهها در اختیارشان است، ثروت های خارج از محاسبه در اختیارشان هست، علیرغم همه اینها خدا ثابت کرده که پابرهنه ها موفق می شوند. دهها بار خدا در این نیم قرن به ما نشان داده که آنها شکست خورده اند. هر چند ثروت دست آنهاست، قدرت دست آنهاست، سیاست را آنها مثلا بلدند، طراحی می کنند، نقشه می کشند با سازمان های جاسوسی رابطه می گیرند ولی عملا می بینیم شکست می خورند. شاید در داخل کشور هم دیده اید که برخی همه ثروت و قدرت و بهترین امکانات را در اختیار دارند واز نظر هوش سیاسی هم بالا هستند و تجربه سیاسی بالایی هم دارند ولی کمتر کسی است که آبرویش اینطور ریخته باشد، حالا اگر کسی ظرفیتش اینطور است که به روی مبارکش هم نمی آورد، حرف دیگری است.
اینها مایه امید ما می شود تا خیلی دل به این قدرت ها و ابزار ظاهری نبندیم. خدا غیر از این که در تاریخ دهها بار این را به ما نشان داده و غیر از این که در آیات متعددی آمده که «ولقد نصرکم الله ببدر و انتم اذله اذ تستغیثون ربکم فاستجاب لکم» تاریخ را که ما نبوده ایم ببینیم ولی در این دوره خودمان که خیلی از این موارد را دیده ایم. در همین هشت سال جنگ تحمیلی ندیدیم؟ این دوره دفاع مقدس نمایشگاه معجزات الهی بود. چه کسانی با چه ابزارهایی چه قدرت هایی را شکست دادند. البته شاید برخی در ذهنمان این باشد که این کمک های غیبی مال جنگ و جهاد نظامی است نه مربوط به مسجد پیامبر. این کمک ها مال جنگ بدر بود نه مواقع دیگر. ولی این طور نیست خدای جبهه، خدای دانشگاه، خدای بازار و خدای حوزه ها یکی است، ما چند خدا نداریم. خدای جبهه ها در دانشگاهها هم هست، در بازار هم ممکن است افراد گمنامی باشند که کارهای اقتصادی بزرگی بکنند که علمای بزرگ اقتصاد به عقلشان نرسد و نتوانند انجام دهند. اما متاسفانه آنها که جبهه های جنگ و امدادهای غیبی آن را دیده اند به اینجا که می رسند کمی می لنگند. ما در میدان سیاست هم نیاز به مددهایی داریم که خدا در جبهه ها عنایت کرد.
ما خیال می کنیم در میدان سیاست هم باید مثل آمریکایی ها عمل کنیم مثل رسانه ها و ابزارهایی که دارند باید عمل کنیم، در این جاها خدا خبری نیست. من عرضم این است که امام به ما یاد داد قبل از هر چیز خدا در میدان سیاست است. باید کارها را با او ببندیم. اگر این را باور کردیم از هیچ چیزی نمی ترسیم، از طوفان ها نمی هراسیم چون با جایی بسته ایم که تزلزلی در آن نیست. برخی فکر می کنند احزاب در کشورهای اروپایی و امریکایی چطور عمل می کنند، ما هم باید همینطور عمل کنیم. متاسفانه در بسیاری از متدینین هم همین طور هست. خیال می کنند در میدان سیاست نیاز به پول و تبلیغات و کارشناسان و ابزارهای هوچی گری داریم ولی این اشتباه است. هم در جبهه، هم در بازار، هم در صنعت، هم در دانشگاه، هم در سیاست و حتی در علوم حوزوی باید کار را با صاحب کار بست. اگر خیال می کنیم هدف درست ولی راه همان است که دیگران رفته اند، اشتباه می کنیم.
در همین انتخابات اخیر دیدیم برخی دلارها و تبلیغات وسیع و حتی متخصص از خارج آوردند، از چه ابزارهایی در تبلیغات استفاده کردند و آواز و رقص به کار گرفتند ولی مردم به دلشان افتاد که به دیگری رای بدهند، البته باز هم باور نمی کنیم. البته در آن دوره – برخی ها که من پشت سرشان نماز می خواندم – در شعارهای انتخاباتی شان اسمی از اسلام نمی بردند درحالی که نماز شب شان ترک نمی شد. چرا ؟ چون می گفتند این کار دنیایی است و پیروزی در این میدان راه دارد، راهش چیست؟ پول می خواهد و من پول ندارم پس باید وابسته شوم به جایی که پول دارد، نیروی انسانی دارد، آنوقت است که وابستگی درست می شود. باورمان نیست که دست دیگری هم در کار است و اگر ما به وظیفه خودمان عمل کنیم، آن دست قدرتی دارد که بیشتر از قدرت های دیگراست.
امام به ما یاد داد فقط دنبال یک کلمه باشیم آن هم اسلام است. دل به یک چیز ببندیم آن هم اسلام. هم چیز فدای اسلام شود. برخی این را درست یاد گرفتند برخی هم نه. اگر امام الان بود همین را می گفت. امروز هم امام می گفت صبح که از خواب بیدار می شوید ببینید خدا از شما برای اسلام چه می خواهد، همان کار را انجام بدهید.
امروز ما در یک صحنه امتحان تازه ای هستیم. ده ها صحنه امتحان دیگر را گذرانده ایم، الحمدلله دین مان سالم مانده، اما امتحان ها روز به روز سخت تر می شود. امروز در صحنه امتحانی هستیم که باید اخلاص و ایمان خودمان، دلبستگی مان را به اسلام و ولایت فقیه ثابت کنیم. اگر این را فراموش کنیم برویم دنبال ابزارها خدا هم شما را واگذار می کند به ابزارها و اسباب ها آنوقت «تکلوهم الی الاسباب». اما اگر گفتیم خدایا ما جز تو کسی را نمی شناسیم، به کسی هم جز تو امید نداریم، جز رضای تو نمی خواهیم. از من چه دوست داری همان بشود، اگر اینطور شدیم خدا با ما طور دیگری معامله می کند. همانطور که با اولیا خودش و با امام آنطور معامله کرد. همانطور که امروز با رهبری همانطور معامله می کند.
صحنه امروز را ببینید، این همه تلاش علیه یک شخص تا کنون انجام نشده! امروز ببینید امریکا و اسرائیل و تمام قدرت های سیاسی اقتصادی امنیتی علیه یک نفر است. ما در چنین صحنه ای هستیم. باید ببینیم خطر کجاست، متوجه چه نقطه ای است. ما چه راهی برای رفع آن داریم. بیاییم با خدا پیمان بنیدم که ما خودمان را می گذاریم کنار و می بینیم تو چه می خواهی؟ وظیفه من چیست آن را انجام می دهم ، سود دارد یا زیان؟ به به دارد یا اه اه؟ احترام دارد یا افترا؟ فرق ندارد تو چه دوست داری؟ من خیال می کنم اگر اینطور شدیم هرگز شکست نمی خوریم، چون آنچه خدا خواسته واقع شده «والله غالب علی امره» اما هرجا پای نفس و هوای شیطانی و فریب دادن بود، همانجا شکست می خوریم.
در مسیر انتخابات هم اصل ما این باشد که هرجایی بین ما و خدا فهمیدیم این فرد بهتر است همان کار را انجام دهیم ولو در لیست دیگران باشد، آنچه خدا می پسندد را حمایت کنیم، آن کس که اصلح است حمایت کنیم، می خواهد رفیق ما باشد یا نباشد، میثاق نامه ما را امضا کرده باشد یا نکرده باشد.
یک جا شاید شما لیست ۳۰ نفره بدهید یا یک نفر را معرفی کنید یا حتی شاید لازم نباشد شما از او علنی حمایت کنید بلکه پنهانی حمایت کنید. اگر هدف این باشد شکست نخورده ایم والا اگر هدف من باشد یا ما باشد یا گروه و جبهه ما باشد، مطمئن باشید اینها شیطانی است، این شکست است. فقط به فکر این باشید که چه چیزی به نفع اسلام است اگر اینطور بودید، این کار شکست نمی خورد، هر کس هم هر چه بگوید به ضرر خودش است، اگر علیه این هم کار کند، به ضرر خودش کار کرده. در همین جریانات هم دیده اید که کسانی – شاید حسن نیت هم داشته اند – ولی چون در این قاعده نبوده به ضرر خودشان تمام شده. اما اگر ما هم دنبال پست و مقام دنیایی باشیم و بخواهیم خر خودمان را برانیم ما هم می شویم مثل آنها. آن وقت باید گفت بجنگ تا بجنگیم! اما اگر دنبال این هستید که خدا کمک کند، باید ببینید خدا چه دوست دارد همانطور باید عمل کنید. خدا انشاء الله همه را موفق کند.
منبع:رجا
به نام آنکه نامش حرز جانهاست و ثنایش جوهر تیغ زبانها
سلام بی پایان به آستان حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ….
درود بی کران به روان پاک امام راحل عظیم الشان (رحمه ا… علیه )و شهیدان والامقام و آفتاب فروزان ولایت فقیه امام خامنه ای (حفظه ا…).
شگفتا که گاهی در هیاهوی مناقشات و کشاکش مناسبات سیاسی روز حرف های لطیف از حلقوم اندیشه های آهن آلود بیرون می جهد و در پیچ و تاب کوچه های حوادث و احزاب وجناح های سیاسی تنها گمشده ای غریب در پی خانه ی دل هایی آزاده و مصفاست با همان میراث گرانسنگ که در بحر مواج انقلاب وامام راحل (ره) ومقام معظم ولایت فقیه جاری است….
صحبت از گفتمانی است که ترجمان بروز اصول اسلام است.و اینک با تفاسیر سلیقه ای برخی هیچ معنایی نمی شود.
نگرش در هندسه ی تاریخ هشت دوره ای مجلس قانون گذار شکافی را در چشمان هر محققی پر می کند و آنچه بر صفحه اش می بینی رسمی است که از اهداف آغازین انقلاب اسلامی امام و امت بعضا زاویه گرفته است. باید نقشه راه انقلاب را یکبار دیگر انشا کرد.
هر چند گفتمان سازی خطیر است این آغاز راهی است که با همراهی آحاد مردم دلسوز ،به قله می رسد.
گفتمان سوم همان شعاری است که از شعور تاریخ ساز امام بر چهره ی انقلاب نشست که”((می توان به دور ازافراط و تفریط به اصول بازگشت )) و با تفکر وخردورزی مجلسی داشت((دانش محور ، عدالت نگر و معنویت گرا)).
گفتمان سوم ساختمانی است نیمه تمام که نه با دستان سرداران سازندگی توانست روی پا بایستد ونه با مهندسان اصلاحات به فرجام و انجام رسید.
گفتمان سوم در پی آنست که پرچم توفیق مجلس قانونگذار را بر فراز قله های افتخار فرهنگ ،صنعت و سیاست و اقتصاد بکوبد تا معنای ((در راس امور بودن مجلس )) جلوه ای دیگر کند، نه آنکه به جای ((آحاد مردم))،((مجلس جناحها )) معنا کند.
گفتمان سوم همان شعاری است که از سرمشق شعور امام به شعر نشسته است و خواهان آنست که دلزدگی ((مجلس دلسوزان انقلاب از هیاهو و جنجال های سیاسی و نزاع های بی حاصل گذشته را خط زده ، به جایش اخلاق و پویایی اجتماعی آرامش بخشی را با نقشی نو بر تارک زمان بنگارد و اینگونه مشق کند: ادامه دارد
چرا باید بگوییم « امام خامنه ای » ؟
غربی ها با سه کلید واژه آزادی ، دموکراسی ، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می کردند . شرقی ها با دو کلید واژه ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری . امام (ره) پنج کلید واژه قرآنی را در مقابل آن پنج کلید واژه قرار داند . « امامت محوری ، امّت گرایی ، عدالت گستری ، و دوطبی مستکبرین _ مستضعفین » اساس تئوری و پنج کلید واژه امام (ره) بود .اصل «امامتمحوری» مهمترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهان شمولی اسلامی بود که در عرصهی سیاست احیا شد.
ده سال هر کاری کردیم، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه میگفتند «آیتالله خمینی».
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانههای شما نمیگویند امام خمینی؟». خندهای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیفاش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمهی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم “امام”، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود. چون کلمهی “امام” قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم “رهبر”، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار میدهیم. کلمهی “رهبر” به نفع ما و کلمهی “امام” به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان میگوییم “آیتالله”، اما “امام” یک بار معنوی دارد! از طرفی، ایشان آن طور میشود امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
یک رسانهی غربی یا شرقی را پیدا نمیکنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانههای غربی آیا میپذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ میخواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
امام خمینی (ره) از دنیا رفتند .
شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمهی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمیتوانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان استعفای دستهجمعی دولت را اعلام کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
امامتمحوری، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
امام خمینی از دنیا رفتند. هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبهی اولین نمازجمعهی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان “امام” بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما میگویی نمیخواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشیناش نمیگوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را میخواهم با شما دفن کنم!
جملهی دومشان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام. وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسیها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
اما کلمهی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدسترین کلمهای که هاشمی در دوران ریاستجمهوریشان ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمهی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف میکنند، اما «توسعه» را صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و صهیونیستهای عالَم. ( مراجعه كنيد به كتاب مباني توسعه و تمدن غرب شهيد آويني)
در عرصهی بینالملل هم رفسنجانی دو کلیدواژهی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهینآمیز است! به جایش بگوییم «قدرتهای جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آنها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرتهای جهانی» باید با آنها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیبپذیر»؛ یعنی آدمهای بیعرضهای که خودشان پذیرای آسیباند!
پنج کلیدواژهی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط رفسنجانی تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژههایی که دشمنان میخواستند.
تا موقعی که کلیدواژههای قرآنی امام خمینی –که رأس آنها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصلهپینه کردن است.
شما هر لعنی که به …… بکنید، این قدر جگر دشمنان نمیسوزد که بگویید «امام خامنهای».
مشکلی که هست هم این است که همه میگویند «دیگران بگویند ما هم میگوییم!». اصولگراها میگویند صداوسیما شروع کند، ما هم میگوییم! صداوسیما میگوید ما که از روحانیون نمیتوانیم جلو بیفتیم! روحانیون میگویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمیتوانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد میگویند
وقتی جوانان انقلابی هم نمیگویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و…
بعضی هم میگویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمتالله طبرزدی) این کار را کرده و سابقهی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوبها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
آیتالله سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. از آنجا نامه مینویسد به «حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای». یک هفته بعد شهیدش میکنند. آن مرد بزرگ میفهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام خامنهای». سید حسن نصرالله میفهمد در سختترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنهای! ما اینجا نشستهایم و نمیگوییم!
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، میفرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آنجا ندا داده میشود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». (اینها را متوقف سازید که باید بازخواست شوند)هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف
بسماللَّهالرّحمنالرّحيماللّهمِ سدِّد السِنتنا بِالصَّوابِ وَالحِكمَةِ
6-عزيزان من! خواصِ طرفدارِ حق، دو نوعند. يك نوع كسانی هستند كه در مقابله با دنيا، زندگی، مقام، شهوت، پول، لذّت، راحت، نام موافقند یک دسته موافق نیستند در رابطه با این چیزها .اگر در جامعهای، آن نوعِ خوبِ خواصِ طرفدارِ حق؛ يعنی كسانی كه میتوانند در صورت لزوم از متاع دنيوی دست بردارند، در اكثريت باشند، هيچ وقت جامعهی اسلامی به سرنوشت جامعهی دوران امام حسين عليهالسّلام مبتلا نخواهد شد و مطمئنّاً تا ابد بيمه است.
7- وقتی خواصِ طرفدارِ حق، يا اكثريت قاطعشان، در يك جامعه، چنان تغيير ماهيت میدهند كه فقط دنيای خودشان برايشان اهميت پيدا میكند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحليل و تقليل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر میشوند حاكميت باطل را قبول كنند و در مقابل باطل نمیايستند و از حق طرفداری نمیكنند و جانشان را به خطر نمیاندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسينبنعلی عليهالسّلام – با آن وضع – آغاز میشود. حكومت به بنیاميّه و شاخهی مروان» و بعد به بنیعبّاس و آخرش هم به سلسلهی سلاطين در دنيای اسلام، تا امروز میرسد!حركتهای منجر به انحراف، اين گونه از نقطهی كمی آغاز میشود و سپس هر قدمی، قدم بعدی را سرعت بيشتری میبخشد.
12-يك وقت يك حركت بجا، تاريخ را نجات میدهد و گاهی يك حركت نابجا كه ناشی از ترس و ضعف و دنياطلبی و حرص به زنده ماندن است، تاريخ را در ورطهی گمراهی میغلتاند. اگر امثال شَبَثْ بن ربْعی در يك لحظهی حسّاس، به جای اينكه از ابن زياد بترسند، از خدا میترسيدند، تاريخ عوض میشد. آنها آمدند مردم را متفرق کردند، چرا آن خواص مومنی که دور مسلم بودند از دورش متفرق شدند؟ وقتی امام حسین (ع) کشته شد، وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت ، وقتی فاجعه اتفاق افتاد ، وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشب آغاز شد، دیگر چه فایده!
13- توّابين، چند برابر عدّهی شهدای كربلاست. شهدای كربلا همه در يك روز كشته شدند؛ توّابين نيز همه در يك روز كشته شدند. اما اثری كه توّابين در تاريخ گذاشتند، يك هزارم اثری كه شهدای كربلا گذاشتند، نيست! بهخاطر اينكه در وقت خود نيامدند. كار را در لحظهی خود انجام ندادند. دير تصميم گرفتند و دير تشخيص دادند.
14- تصميمگيری خواص در وقت لازم, تشخيص خواص در وقت لازم، گذشت خواص از دنيا در لحظهی لازم، اقدام خواص برای خدا در لحظهی لازم. اينهاست كه تاريخ و ارزشها را نجات میدهد و حفظ میكند! در لحظهی لازم، بايد حركت لازم را انجام داد. اگر تأمّل كرديد و وقت گذشت، ديگر فايده ندارد. اگر خواص امری را كه تشخيص دادند به موقع و بدون فوت وقت عمل كنند، تاريخ نجات پيدا میكند و ديگر حسينبنعلیها به كربلاها كشانده نمیشوند.
15-خدای متعال وعده داده است كه اگر كسی او را نصرت كند، او هم نصرتش خواهد كرد. برو برگرد ندارد! اگر كسی برای خدا تلاش و حركت كند، پيروزی نصيبش خواهد شدعزيزان من! حركت در راه خدا، هميشه مخالفينی دارد. از همين خواصی كه گفتيم، اگر يك نفرشان بخواهد كار خوبی انجام دهد – كاری را كه بايد انجام دهد – ممكن است چهار نفر ديگر از خودِ خواص پيدا شوند و بگويند آقا، مگر تو بيكاری؟! مگر ديوانهای؟! مگر زن و بچه نداری؟! چرا دنبال چنين كارها میروی؟! كمااينكه در دورهی مبارزه هم میگفتند.اما آن يك نفر بايد بايستد. يكی از لوازم مجاهدتِ خواصی، اين است كه بايد در مقابل حرفها و ملامتها ايستاد. تخطئه میكنند، بد میگويند، تهمت میزنند؛ مسألهای نيست.
پروردگارا! مرگ ما را به شهادت در راه خودت قرار بده. والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه های کشور خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی تاکید کردند: تک تک ما جوانان و دانشجویان ایران اسلامی، خود را در لابلای آن جوانان نورانی که در محضرتان از زلال ولایت سیراب شدند دیدیم و اشک های شوق مان همچون آن برادران و خواهران مومن، بر دیدگانمان جاری گشت.
حضرت آيت الله خوشوقت: جامعه ي كوفه بي تقوا بود؛ شيعه بودند، اما ضعف ايمان داشتند،لذا وقت امتحان فرار كردند/عمل مسئولين سازنده ايمان مردم است
آيت الله جنتي: مردم بايد با بصيرت وارد ميدان شوند و تنها به كساني كه با دل و جان ولايت فقيه و رهبري را قبول دارند و به زبان اكتفا نمي كنند، رأي دهند ؛ ايشان تصريح كرد : امروز دشمنان نظام اسلامي بي كار نيستند، فتنه گران، انحرافي ها، سلطنت طلب ها و منافقين همه هستند و نظام با بيش از 20 جريان مخالف و انحرافي داخلي و خارجي رو برو است كه بايد آحاد ملت هوشيار باشند.
آيت الله جنتي، در هيجدهمين سالگرد شهادت سردار زين الدين و يادواره 6 هزار شهيد استان قم كه در مجتمع امام خميني (ره) قم برگزار شد، با اشاره به دشمني هاي فراوان عليه نظام اسلامي، گفت : دشمنان نظام اسلامي بيكار نيستند، فتنه گران، انحرافي ها، سلطنت طلب ها و منافقين همه هستند و نظام اسلامي با بيش از 20 جريان مخالف داخلي و خارجي روبرو است كه بايد آحاد ملت هوشيار باشند.
با سلام خدمت هم سروران عزیز در سرتاسر استان مرکزی، سایت گفتمان سوم استان مرکزی بزودی فعالیت های خود را آغاز می نماید
آدرس های دیگر این سایت را در ادامه مطلب مشاهده کنید.